چكیده
مطالعات اخیر نشان داده که طول مدت بارداری در گوزن قرمز (Cervus elaphus) بسیار متغیر بوده و تحت تاثیر فاکتورهای متغیر محیطی است و این باعث ایجاد مزایایی برای بقای نوزادان خواهد شد. این مطالعه می خواهد ارتباط بین تاریخ لقاح و طول دوران آبستنی را برای پی بردن به درستی این فرض که “درون یک گله ، انطباق تولد گوزن قرمز با کنترل Push/Pull در طول دوران آبستنی کنترل و تسهیل خواهد شد ” را بررسی کند. مرال های ماده که در فصل زادآوری زود تر و یا دیر تر آبستن شده اند به ترتیب طول مدت حاملگی بیشتر یا کمتر دارند. در مطالعه 1 ، داده های تاریخ لقاح و تولد گوساله ها برای 393 مرال ماده درون 2 گله در طبیعت بدست آمده و ثبت شده اند. در مطالعه 2 ، تاریخ لقاح و تولد گوساله ها برای 91 مرال ماده بالغ و آماده لقاح در طی یک بازه زمانی 4 هفته ای که به طور مصنوعی آبستن شده اند ، ثبت شد. طول دوران بارداری برای هر جمعیت با رگرسیون خطی آنالیز و بررسی شد ، که علاوه بر روز لقاح به تاثیرات قطعی عوامل دیگری هم پرداخته شد مواردی شامل : سن مرال ماده (نوبلوغ و یا بزرگسال) ، نژاد مرال ماده (Cervus elaphus scoticus vs. cervus elaphus hippelaphus) و هیبرید های آنها ، جنس گوساله ، نژاد گوساله (تنها در مطالعه 1) ، وزن موقع تولد و سال تولد . در مطالعه 1 ، هردو جمعیت مرال های ماده آزاد در طبیعت در رگرسیون طول مدت آبستنی در ازای تاریخ لقاح ، به طور معنی داری (P<0.001) شیب های منفی را نشان دادند (0.36- ، 0.49-) ، با نشانه هایی از تاثیر معنی دار نژاد مرال ماده ؛ به طوری که طول مدت حاملگی در مرال های هیبرید کوتاه تر از سایرین بود. سایر عوامل از جمله؛ سن مرال ماده ، جنس گوساله ، وزن در هنگام تولد ، نژاد گوساله و سال تولد او تاثیر خیلی عمده و معناداری نداشتند. در مطالعه 2 ، که تاریخ لقاح به صورت مصنوعی انتخاب شده بود ، شیب منفی معنی داری وجود داشت (0.19-) ، به همرا تاثیر قابل توجه ولی نه خیلی معنادار سن مرال ماده ، به طوری طول دوران آبستنی در مرال های ماده نوبلوغ و در آنها که این اولین دوره آبستنی آنها بود، کوتاه تر بود (P>0.05) . سایر عوامل مثل وزن مرال ماده ، جنسیت گوساله و وزن کوساله در هنگام تولد ، تاثیر قابل توجهی نداشتند. تمام داده ها فرضیه مطرح شده را تائید کرده و نشان دادند که به ازای هر 10 روز تفاوت در تاریخ لقاح ، تغییری بین 1.9 تا 4.9 روز در طول مدت دوران آبستنی ایجاد می شود. این موضوع اهمیت تطبیقی بهینه سازی تاریخ تولد در جمعیت های طبیعی گوزن قرمز را روشن میسازد، ولی مکانیسم های دقیق فیزیولوژیکی آن باقی می ماند که باید در مورد آنها هم تحقیقات و مطالعات دقیق صورت بگیرد. این امری مسلم و قطعی است که تنوع در سن جنینی در طول دوران دوم آبستنی که کیفیت تغذیه و مرحله تغذیه جنین از بند ناف از بدن مادر به صورت جریانی وجود دارد ، می تواند باعث ایجاد تغییراتی افتراقی و محسوس در مسیر رشد جنین در بدن شود باتوجه به چگونگی تغذیه در طول بلوغ جنینی و قبل از زایمان. اگرچه توجه اصلی و اهمیت اصلی همچنان به تاثیر مستقیم طول مدت فتوپریود در کنترل پروسه های زایمان در گوزن قرمز معطوف می باشد.
کلیدواژهها: گوزن قرمز ؛ مرال ؛ تاریخ لقاح ؛ طول مدت آبستنی
Abstract
Recent studies have demonstrated that gestation length of red deer (Cervus elaphus) is highly variable and influenced by various environmental factors, and this may confer survival advantages for neonates. The current study investigated the relationship between conception date and gestation length to test the hypothesis that within-herd synchrony of red deer births is facilitated by a ‘push/pull’ control over gestation
length, such that hinds conceiving early and late in the breeding season have longer and shorter gestation periods, respectively. In Study 1, data on conception and calving dates were obtained for 393 naturally cycling hinds across two herds. In Study 2, conception and calving dates were obtained from 91 hinds in which oestrus/conception were artificially synchronised across a 4-week range of dates spanning the
natural rut. Gestation length for each population was analysed by linear regression, fitting conception day followed by terms for the fixed effect which included hind age (pubertal vs. adult), hind genotype (Cervus elaphus scoticus vs. Cervus elaphus hippelaphus and their crossbreds), calf sex, sire genotype (Study 1 only), birth weight and year. In Study 1, both populations of naturally cycling hinds exhibited highly significant
(P < 0.001) negative slopes (−0.36,−0.49) for the regression of gestation length against conception date, with indications of a significant hind genotype effect favouring shorter overall gestation lengths for crossbred hinds. Other effects for hind age, calf sex, birth weight, sire genotype and year were not significant. In Study 2, in which conception dates were artificially induced, there was a highly significant negative slope
(−0.19), with a notable but non-significant effect of hind age favouring shorter overall gestation length for primiparous (pubertal) hinds (P > 0.05). Other effects for hind live weight, calf sex and calf birth weight were not significant. All data sets support the hypothesis, and indicate that for every 10 days difference in conception date there was a change in gestation length of 1.9–4.9 days. This hints at the adaptive importance
of optimisation of birth date in wild populations of red deer but the precise physiological mechanisms remain to be resolved.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.