در حال نمایش 3 نتیجه

نمایش 9 24 36

مقاله ترجمه شده تأثیر تاریخ لقاح بر طول مدت آبستنی در گوزن قرمز (Cervus elaphus)(red deer)

79,500 تومان
چكیده مطالعات اخیر نشان داده که طول مدت بارداری در گوزن قرمز (Cervus elaphus) بسیار متغیر بوده و تحت تاثیر فاکتورهای متغیر محیطی است و این باعث ایجاد مزایایی برای بقای نوزادان خواهد شد. این مطالعه می خواهد ارتباط بین تاریخ لقاح و طول دوران آبستنی را برای پی بردن به درستی این فرض که "درون یک گله ، انطباق تولد گوزن قرمز با کنترل Push/Pull در طول دوران آبستنی کنترل و تسهیل خواهد شد " را بررسی کند. مرال های ماده که در فصل زادآوری زود تر و یا دیر تر آبستن شده اند به ترتیب طول مدت حاملگی بیشتر یا کمتر دارند. در مطالعه 1 ، داده های تاریخ لقاح و تولد گوساله ها برای 393 مرال ماده درون 2 گله در طبیعت بدست آمده و ثبت شده اند. در مطالعه 2 ، تاریخ لقاح و تولد گوساله ها برای 91 مرال ماده بالغ و آماده لقاح در طی یک بازه زمانی 4 هفته ای که به طور مصنوعی آبستن شده اند ، ثبت شد. طول دوران بارداری برای هر جمعیت با رگرسیون خطی آنالیز و بررسی شد ، که علاوه بر روز لقاح به تاثیرات قطعی عوامل دیگری هم پرداخته شد مواردی شامل : سن مرال ماده (نوبلوغ و یا بزرگسال) ، نژاد مرال ماده (Cervus elaphus scoticus vs. cervus elaphus hippelaphus) و هیبرید های آنها ، جنس گوساله ، نژاد گوساله (تنها در مطالعه 1) ، وزن موقع تولد و سال تولد . در مطالعه 1 ، هردو جمعیت مرال های ماده آزاد در طبیعت در رگرسیون طول مدت آبستنی در ازای تاریخ لقاح ، به طور معنی داری (P<0.001) شیب های منفی را نشان دادند (0.36- ، 0.49-) ، با نشانه هایی از تاثیر معنی دار نژاد مرال ماده ؛ به طوری که طول مدت حاملگی در مرال های هیبرید کوتاه تر از سایرین بود. سایر عوامل از جمله؛ سن مرال ماده ، جنس گوساله ، وزن در هنگام تولد ، نژاد گوساله و سال تولد او تاثیر خیلی عمده و معناداری نداشتند. در مطالعه 2 ، که تاریخ لقاح به صورت مصنوعی انتخاب شده بود ، شیب منفی معنی داری وجود داشت (0.19-) ، به همرا تاثیر قابل توجه ولی نه خیلی معنادار سن مرال ماده ، به طوری طول دوران آبستنی در مرال های ماده نوبلوغ و در آنها که این اولین دوره آبستنی آنها بود، کوتاه تر بود (P>0.05) . سایر عوامل مثل وزن مرال ماده ، جنسیت گوساله و وزن کوساله در هنگام تولد ، تاثیر قابل توجهی نداشتند. تمام داده ها فرضیه مطرح شده را تائید کرده و نشان دادند که به ازای هر 10 روز تفاوت در تاریخ لقاح ، تغییری بین 1.9 تا 4.9 روز در طول مدت دوران آبستنی ایجاد می شود. این موضوع اهمیت تطبیقی بهینه سازی تاریخ تولد در جمعیت های طبیعی گوزن قرمز را روشن میسازد، ولی مکانیسم های دقیق فیزیولوژیکی آن باقی می ماند که باید در مورد آنها هم تحقیقات و مطالعات دقیق صورت بگیرد. این امری مسلم و قطعی است که تنوع در سن جنینی در طول دوران دوم آبستنی که کیفیت تغذیه و مرحله تغذیه جنین از بند ناف از بدن مادر به صورت جریانی وجود دارد ، می تواند باعث ایجاد تغییراتی افتراقی و محسوس در مسیر رشد جنین در بدن شود باتوجه به چگونگی تغذیه در طول بلوغ جنینی و قبل از زایمان. اگرچه توجه اصلی و اهمیت اصلی همچنان به تاثیر مستقیم طول مدت فتوپریود در کنترل پروسه های زایمان در گوزن قرمز معطوف می باشد. کلیدواژه‌ها: گوزن قرمز ؛ مرال ؛ تاریخ لقاح ؛ طول مدت آبستنی  

مقاله ترجمه شده شخیص آلودگی های سطحی آب به کمک ماربل های مایع

20,750 تومان
چكیده شناوری ماربل های مایع بر سطح آب آلوده به ترکیبات آلی در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. ماربل ها با پخش شدن ذرات هیدروفوبیک پلی وینیلیدین فلوراید ، بر سطح قطرات آب مشاهده شدند. ماربل ها به طور پیوسته و یکنواخت بر سطح آب شناور بودند،‌در حالی که آنها در سطح آب آلوده به روغن سیلیکون و نفت سفید پخش شده بودند . محدودیت شرایط شناوری ، با ترکیبی از آب و الکل به طور دقیق مورد آزمایش و مطالعه قرار گرفت. کلیدواژه‌ها: سطوح نچسب , کشش سطحی , سطح مایع , آلودگی آب , ذرات آبگریز

مقاله ترجمه شده کاهش میزان مواد آلی خاک پس از عملیات شخم در منطقه ای با خاک رس سیلتی بعد از چندین سال خاکورزی حفاظتی

75,400 تومان
چكیده شخم محدود به منظور مخلوط کردن مواد سطحی در بسیاری از سیستم های کشاورزی بدون شخم گاها باعث وقوع مشکلاتی مانند کوبیده شدن لایه ای که در گذشته تحت شخم بوده یا رشد شدید علف های هرز و هجوم نرم تنان، گردد. برای غلبه بر این چنین محدودیت هایی، یک عملیات شخم با گاوآهن انجام شده و پس از آن کشت به حالت قبل از شخم سطحی برگردانده می شود. این مقاله برای شناسایی اثرات انجام تنها یک شخم، پس از چندین سال خاکورزی حفاظتی و کشاورزی بدون شخم بر روی مقدار مواد آلی در پروفیل خاک می باشد. فرض بر این بود که ذخایر کربن آلی (SOC) و نیتروژن (SN) خاک، در طول چند ماه ابتدایی پس از شخم، به سرعت کاهش پیدا کند. این تحقیق در آب و هوای معتدل و بر روی 3 قطعه زمین در مجاورت هم و با نوعی خاک رس سیلتی (Stagnic Luvisol)، در منطقه ای واقع در جنوب ساکسونی در کشور آلمان انجام شده است. گیاهان مورد استفاده در چرخش شامل؛ چغندر قند(Beta vulgaris L)، گندم زمستانی(Triticum aestivum L)، جوی زمستانی(Hordeum vulgare L)، و خردل سفید(Sinapis alba L) به عنوان محصول اصلی بوده است. خاکورزی حفاظتی در 1992 در هر سه قطعه زمین آغاز شده و مرکب بوده از 30 سانتی متر عمق کشت غیر معکوس و به همراه عملیات مخلوط کردن به طور سطحی (در عمق 10 سانتیمتر). شخم با گاوآهن (عمق 30 سانتیمتر) تنها یک بار در هر زمین در آگوست 1998-2000 قبل از کشت خردل انجام گرفت. و پس از آن خاکورزی حفاظتی با عمق 10 سانتیمتر صورت پذیرفت. نمونه برداری از خاک در 3 زمان انجام پذیرفت (1-6 ماه، 7-9 ماه و 1.5-2.5 سال) پس از شخم، و مقادیر کربن آلی و نیتروژن خاک، تعیین گردید. پس از 7-9 سال خاکورزی حفاظتی، SOC و SN در لایه 10 فوقانی خاک تجمع پیدا کرده بود. یک بار انجام عملیات شخم، باعث کاهش مقدار زیادی از مواد آلی خاک شد. در عمق 0 تا 30 سانتیمتری، ظرف 1-6 ماه پس از شخم، 0.26کیلوگرم بر متر مربع کربن آلی خاک و 0.046 کیلوگرم بر متر مربع از نیتروژن خاک کاهش پیدا کرده بود، که برابر 4 و 7 درصد کل مقادیر این مواد در خاک است. در لایه 0 تا 45 سانتیمتری از عمق خاک، این کاهش مقادیر زود هنگام، بسیار کمتر بود (به ترتیب 2 و 5 درصد از کل کربن آلی و نیتروژن خاک در واحد سطح خاک کاهش یافته بود)، که علت آن افزایش مقدار این مواد در عمق 30 تا 45 سانتیمتری خاک بود. کاهش بیشتر کربن آلی و نیتروژن خاک از 0 تا 30 سانتیمتری کم بود، درحالیکه در لایه پایینی، یک کاهش مشخص ثانویه در مقدار مواد آلی رخ داد. پس از 1.5-2.5 سال پس از شخم، مقادیر کاهش از عمق 0تا45 سانتیمتری عمق خاک به ترتیب برای کربن آلی و نیتروژن خاک به 6 و 10 درصد رسید. در اقلیم معتدل، یکبار شخم پس از چندین سال خاکورزی حفاظتی، آشکارا باعث کاهش جزئی مواد آلی خاک تنها درطول چند هفته پس از شخم گردید. کلیدواژه‌ها: خاکورزی حفاظتی، شخم با گاوآهن، مواد آلی خاک، کربن آلی خاک، نیتروژن خاک، تجزیه مواد آلی.  

Abstract Restricting tillage to shallow-mixing operations as conducted in many conservation tillage systems occasionally causes problems such as compaction of the formerly ploughed layer or severe weed and slug infestation. To overcome these constraints, one moulboard ploughing operation is carried out and, subsequently, cultivation is shifted back to non-inverting shallow-mixing tillage. This study investigated the effect of one single ploughing action conducted after several years of conservation tillage on the amount of organic matter in the soil profile. It was hypothesized that soil organic carbon (SOC) and soil nitrogen (SN) stocks decrease very rapidly during the first few months after ploughing. The study was carried out in temperate climate on three adjacent fields with loess-derived soil (Stagnic Luvisol) located in southern Lower Saxony, Germany. The crop rotation included sugar beet (Beta vulgaris L.), winter wheat (Triticum aestivum L.), winter barley (Hordeum vulgare L.), and white mustard (Sinapis alba L.) as a catch crop. Conservation tillage started in 1992 on all fields and consisted of 30 cm deep non-inverting tillage combined with shallow-mixing (10 cm deep) operations. Mouldboard ploughing (30 cm deep) was conducted once in each field in August 1998–2000 prior to sowing of mustard. Thereafter, shallow conservation tillage (10 cm) was established. Soil samples were taken once before and at three dates (1–6 months, 7–9 months, 1.5–2.5 years) after ploughing and masses of SOC and SN were determined. After 7–9 years of conservation tillage, SOC and SN were concentrated in the top 10 cm layer of the soil. One ploughing operation resulted in a substantial loss of organic matter. At 0–30 cm soil depth, losses of 0.26 kg m2 SOC and 0.046 kg m2 SN occurred within 1–6 months after ploughing, accounting for 4 and 7% of the total initial masses, respectively. At the soil layer of 0–45 cm, these early losses were much lower (2% and 5% of the initial masses of SOC and SN per unit of soil area, respectively), caused by an increase of masses in the 30–45 cm depth. Further losses of SOC and SN from the 0–30 cm layer were small, while from the lower layer a second pronounced loss of organic matter occurred. After 1.5–2.5 years after ploughing, losses from the 0–45 cm depth accounted for 6% and 10% of the initial total mass of SOC and SN, respectively. In temperate climate, one ploughing operation after several years of conservation tillage obviously causes a partial loss of organic matter within a few weeks after ploughing.